منوي اصلی

لينکهاي سريع
موضوعات
عشق
داستان عاشقانه
گالری عکس
عکسهایی که تا حالا ندیدی
تصاویر کاریکاتوری اجتماعی
ماشین
طبیعت
مذهبی
متحرک
عاشقانه
کشتی کج
کودک ناز
عکس های خنده دار
عکس های از عجایب
فوتبال
فوتبالی ها بیان تو
حواشی فوتبال
شهراورد
موبایل
نرم افزار عشق سنج جاوا
ساخت تم رایگان سونی اریکسون
کتاب موبایل
نرم افزارهای نقشهGPS
جاوا
ویدیو کلیپ
فیلم عاشقانه
فیلم سینمایی
کارتون و انیمیشن
دانلوداهنگ
داریوش
فردمنش
احمدرضا
سرگرمی
خنده اسمس
بیوگرافی افراد مهم
ذانستنی ها
رکورد گینس
کامپیوتر
انتی ویروس
ویندوز8
نرم افزار افیس
نرم افزار پرینتر
اينترنت و فناوري اطلاعات
ویندوز ایکس پی
مجله کامپیوتر
رادیو تلوزیون
مشخصات موبایل
مشخصات نوکیا سری N
مشخصات نوکیا سری C
مشخصات سری E
پزشکی
تغذیه
دانستنیهای پزشکی
پوست و مو
تناسب اندام (چاقي و لاغري)
کودکان
آشپزی
گفتگو با هنرمندان
عکس هنرمندان
کاریکاتور هنرمندان
مریم حیدرزاده
مهناز افشار
ترانه عليدوستي
الناز شاكر دوست
مهراوه شريفي نيا
عکسهای نفیسه روشن
شیلا خداداد
یانگوم
آناهیتا همتی
حدیث فولادوند
شبنم قلي خاني
علی صادقی
طنز
طنز ورزشي
طنز دانشجويي
طنز اصفهاني
شعر طنز
فتو طنز
مخصوص بیام نوری ها
رشته هنر
رشته مدیریت دولتی
رشته مدیریت صنعتی
رشته مدیریت بازرگانی
رشته مدیریت جهانگردی
علوم سیاسی
رشته تاریخ
رشته حقوق
رشته حسابداری
رشته کامپیوتر
رشته مهندسی صنایع
ترفند
ترفند موبایل
کتاب صوتی
مدل لباس و آرایش
لباس عروس
لباسهای ایرانی اسلامی
آرایش های چشم
طراحی روی ناخن
مداحی
خبرهای باشگاه
گالری عکس بازیکنان
ارسالهای هواداران
دانلود ورزشی
بیوگرافی بازیکنان
فوتبال اسبانیا

آرشيو مطالب


لينکستان

اگر مي خواهيد با وبسايت ما تبادل لينک کنيد لينک ما را با نام " ♥♥هواداران استقلال قهرمان♥♥ " قرار دهيد و در بخش تماس با ما و يا نظرات لينک خود را قرار دهيد.


تبليغات


گاف‌های سریال‌های پاییزی تلویزیون!!

وضعیت سفید
کاراکتر رضا در یکی از قسمت‌های پیشین سریال که اعضای خانواده، کاراکتر امیر را قال گذاشته و او را به ملاقات داماد خانواده (با بازی سیدجواد هاشمی) نبرده بودند برای توصیف این اتفاق از واژه.....


سهل‌انگاری سريال‌ساز‌ها در يك نگاه
به‌عنوان یک اصل کلی هر مجموعه داستانی تلویزیون که به فضای واقعی تعلق داشته و در قالب ژانرهای فانتزی و تخیلی ساخته نشده باشد لزوماً باید به یکسری قواعد و مقررات زمانی و مکانی پایبند باشد تا باورپذیر و دور از تحریف تاریخ به‌نظر بیاید؛ اصلی که نقض آن در 3مجموعه اخیر تلویزیون بیشتر از مجموعه‌های گذشته این رسانه به چشم می‌آید:


«از یاد رفته» به کارگردانی فریدون حسن‌پور
در قسمت‌های اولیه این مجموعه کاراکتر مرتضی (با بازی عمار آقایی) به همراه دوستان دانشجویش در آپارتمانی زندگی می‌کنند که آیفون تصویری دارد و این بدان مفهوم است که مقطع زمانی سریال در آن قسمت‌ها باید بعد از سال 1375 باشد که برای نخستین بار این پدیده مدرن به خانه‌ها راه یافت و جایگزین آیفون‌های قدیمی شد و البته چند سالی هم طول کشید تا همه‌گیر شود اما با ادامه مجموعه، داستان به بیست و چند سال بعد که مقارن با زمان حاضر (سال 1390 شمسی) است، می‌رسد درحالی‌که اگر زمان پایان سریال را زمان حاضر بدانیم که طبق منطق داستان اینچنین بود در آن‌صورت با بازگشت به حدود 25سال قبل، به سال 1365 می‌رسیم که نه آیفون تصویری در کار بود، نه به خاطر شرایط جنگی کشور اتومبیل اُپِل (اتومبیل متعلق به کاراکتر مینا) به کشور وارد شده و در دسترس عموم بود و نه رستوران‌های فست‌فود با سبک و سیاق امروزی و پیشخدمت‌های ملبس به لباس فرم (رستوران پدر کاراکتر مازیار) باب شده بودند. نکته تعجب‌آور ماجرا اینجاست که حسن‌پور به واسطه سن و سالش خود همه این تغییرات اجتماعی را به چشم دیده و حالا در مجموعه‌اش چنین اشتباهاتی را مرتکب ‌شده است.

در دانشکده پزشکی محل تحصیل کاراکتر مرتضی برخلاف دانشکده‌های پزشکی سراسر دنیا در ترم اول به جای آموزش دروس علوم پایه، علائم بالینی بیماری‌های مختلف مانند همین سوزش سردل که در سریال نمایش داده شد را تدریس می‌کردند و در ترم‌های بالاتر که زمان آموزش علوم بالینی است درس بیوشیمی که درس ترم اول رشته پزشکی است تدریس می‌شد. شاید هم کارگردان محترم روی این ماجرا حساب نکرده بوده که به جز ده‌ها هزار پزشک سراسر کشور که متوجه چنین اشتباهات فاحشی می‌شوند و امکان دست به قلم بردن ندارند صاحب این قلم و دوستان عزیز پزشک- منتقد دیگر به تعداد کافی وجود دارند که هم متوجه این خطاهای آشکار می‌شوند و هم می‌توانند زبان انتقاد دیگران باشند.

وضعیت سفید به کارگردانی حمید نعمت‌الله
نعمت‌الله اگرچه یکی از بهترین و در عین حال یکی از دشوارترین مجموعه‌های کل تاریخ تلویزیون را خلق کرده اما در پاره‌ای جاها در دهان کاراکترهایش الفاظ و واژه‌هایی گذاشته که به زمان وقوع حوادث سریال یعنی زمستان 66 و بهار 67 که انصافاً تلاش بسیاری هم برای خلق درست ویژگی‌های آن شده تعلق ندارند.

کاراکتر رضا در یکی از قسمت‌های پیشین سریال که اعضای خانواده، کاراکتر امیر را قال گذاشته و او را به ملاقات داماد خانواده (با بازی سیدجواد هاشمی) نبرده بودند برای توصیف این اتفاق از واژه «پیچوندن» استفاده کرد درحالی‌که همه می‌دانند که این واژه و واژه‌های مشتق شده از آن نظیر «بپیچ»، «پیچش» و... قدمتی زیر10سال دارند و در اواسط دهه80 بود که برای نخستین بار به فرهنگ اصطلاحات عامه راه‌یافته و به سرعت فراگیر شدند.

اصطلاحات دیگری مثل «سه‌شدن» و «ضایع شدن» هم همین وضعیت را دارند؛ اصطلاحاتی متعلق به دهه70 که اصلاً نشانی از آنها در نیمه دهه60 نبود. البته شاید گروه سازنده وضعیت سفید این ایرادات را سختگیرانه بداند ولی وقتی قرار است تمام ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی و... یک مقطع زمانی خاص به درستی و با امانتداری به تصویر کشیده شود بذل دقت و توجه کافی در نگارش دیالوگ‌های آدم‌هایی متعلق به آن دوره زمانی هم خود بخش مهمی از کار محسوب می‌شود که نمی‌توان از کنار آن به آسانی گذشت.

«شوق پرواز» ساخته یدالله صمدی
بازآفرینی سرگذشت زندگی یک شخصیت متعلق به تاریخ معاصر آن هم در یک شهــــر مذهبی‌- سنتی مثل قزوین نیاز به رعایت اصولی دارد که یدالله صمدی تا حد زیادی از آنها چشم‌پوشی کرده است. قزوینی بودن تمام پرسوناژهای مجموعه شوق پرواز محدود شده به کاربرد افراطی واژه «بالام جان» یا فتحه‌گذاری‌های تصنعی روی کلمات «خانَمان» به جای «خونمون» از زبان پرسوناژهایی که کمترین شباهت ممکن را با آدم‌های سنتی این شهر آن‌هم در مقطع زمانی متجاوز از 4دهه قبل دارند. به‌نظر می‌رسد که برای فیلمسازی مانند یدالله صمدی نباید مردم قزوین و فرهنگ سنتی آن همین یکی دو شبه‌لهجه باشد و از نظر مابقی ویژگی‌ها از ادای سایر کلمات و واژه‌ها گرفته تا نحوه پوشش و معاشرت با دیگران دقت لازم در کاراکترهای سریال ارزشمند یدالله صمدی صورت نگرفته باشد. البته نزدیک شدن به ویژگی‌های بومی مناطق مختلف ایران کار دشواری است که نیاز به صرف وقت و انرژی بیشتری دارد.
 
 

چاپ این صفحه سبزه عید طرح آدمک

موضوع : <-PostCategory-> | هوادار : احمدرضا

بازديـد : مرتـبه : برچسب:گاف‌های سریال‌های پاییزی تلویزیون!!, :

گفتگو با هانیه توسلی (هنرپیشه)

h-tavasoli.jpg

هانیه توسلی دختر معصوم سینما فعالیت جدی خود را با یک سریال تلویزیونی اغاز کرد.غریبه از توسلی چهره قابل قبولی به نمایش گذاشت و راه او را برای ورود به سینما هموار و هموارتر کرد

آشنایی با هانیه توسلی
هانیه توسلی: در هفدهمین روز خرداد 1358 در شهر همدان متولد شدم و در جمع خانواده هنردوست قد کشیدم.
در سن 17 سالگی فعالیت خود را با تئاتر های عروسکی شروع کردم و در سال 78 در رشته تئاتر دانشگاه آزاد تهران قبول شدم و به صورت جدی افتادم در حیطه هنر. اولین بار با یک فیلم کوتاه به نام روی جاده نمناک به کارگردانی مهدی کرم پور بازیگری را تجربه کردم و آرام آرام پیش آمدم.

غریبه اولین و آخرین بار
هانیه توسلی: تنها سریالی که برای تلویزیون بازی کردم غریبه بود. در این سریال نقش یک دختر شاعرپیشه را بازی کردم. راستش قصد نداشتم با سریالی اینچنینی کار خودم را شروع کنم به همین خاطر هم پیش از آن پیشنهاد ها را یکی پس از دیگری رد می کردم. زمانی که پیشنهاد غریبه رائه شد تازه یک سال و نیم بود که آمده بودم تهران و در دفاتر مختلف فیلمسازی تست داده بودم.
بعد از اینکه چند تا از پیشنهاد ها را رد کردم دوستان و اطرافیانم گله مند شدند بنابر این تصمیم گرفتم اولین پیشنهاد را بپذیرم که اتفاقا فردای همان روز از دفتر غریبه با من تماس گرفتند و من هم پاسخ مثبت دادم

10 روز بعد پشیمان شدم!!!!!
همان روزی که قرار داد بستم رفتم جلوی دوربین و نقش شبنم را ایفا کردم اما 10 روز بعد پشیمان شدم چون کار ضعیفی بود اما خب تجربه هایی را هم برایم در بر داشت. اتفاقا قرار بود این نقش را بازیگر دیگری ایفا کند که مشکی پیش آمد و نشد و من به سرعت پای میز مذاکره نشستم که نتیجه هم با خواسته هایم سازگار نبود و این را بعد از گذشت چند روز متوجه شدم.

تعلم خاطر به شبهای روشن
به شبهای روشن ساخته فرزاد موتمن تعلق خاطر زیادی دارم.
هانیه توسلی که در این فیلم با مهدی احمدی همبازی می باشد می گوید: این فیلم را دوست دارم. شیوه بازی ام را در این فیلم می پسندم. چیزی بود که می خواستم. موقعیت این دختر به من خیلی نزدیک بود. بعد از آن هم شام آخر را دوست دارم چون اولین تجربه سینمای ام قلمداد می شد.

پشیمان نیستم
از اینکه از تلویزیون فاصله گرفتم پشیمان نیستم من نقش خوب را دوست دارم چه در سینما و چه در تلویزیون.
من اصلا علاقه ای به این موضوع ندارم که سینما را از تلویزیون جدا کنم چون جنس بازی برایم از اهمیت بالاتری برخوردار است و این نقش است که اگر مجذوبم کند حیطه فعالیتش زیاد برایم مهم نیست.

جدایی از تلویزیون پیش آمد.
من از تلویزیون فاصله نگرفتم بلکه خودش پیش آمد من برا این عقیده هستم که باید مطابق جریان بازیگری حرکت کنی, شاید یک دفعه به جای سینما و تلویزیون سر از تئاتر هم در آوری.
همانطور که من تصمیم نگرفتم وارد سینما شوم آقای جیرانی یک کار کوتاه از من دیده و پسندیده بود و دعوت کرد که در شام آخر بازی کنم و من هم با اینکه تصویربرداری این فیلم با غریبه همزمان بود پذیرفتم.
ولی در هر حال شام آخر باعث شد که مجذوب سینما شوم و در این حیطه بمانم و از تلویزیون فاصله گرفتم.

هنوز وسوسه نشدم.
ممکن است علاوه بر بازیگری سر از مقوله هایی دیگر عرصه سینما هم در آورم اما هنوز برای کارگردانی وسوسه نشده ام چون احساس می کنم به آن حد نرسیده ام که صاحب نظر باشم و بتوانم روی طرحی آن طور که باید و شاید کار کنم و آن را به سر انجام برسانم.
دنبال نقش خوب هستم.
از روزی که وارد عرصه بازیگری شدم دنبال نقشهای خوب بودم و تا به حال هم سعی کرده ام این حس را در خودم حفظ کنم. نمی توانم بگویم چه نقشی را دوست دارم اما چیزی را می خواهم که خوب نوشته شده باشد.

قدرت انتخاب ندارم
هیچوقت دوست ندارم نقشهایی که انتخاب می کنم شبیه یکدیگر باشند از بین چند پیشنهاد زوم می کنم روی نقش بهتر و آن را انتخاب می کنم.
با این حال من و بازیگر ها دیگر در سینما حق انتخاب و قدرت این کار را نداریم چون خودمان انتخاب می شویم و بقیه ماجرا با خودمان است یا هستیم بازی می کنیم یا نمی پذیریم و جدا می شویم.
از غلو کردن متنفرم
تا به حال از کسی الگو نگرفته ام یعنی روی شخص و بازیگر خاصی نطر ندارم البته بازیگرانی نظیر ایزابل کوپر را دوست دارم چون نگاههای بسیار سردی دارد.
اگز شبهای روشن را دوست دارم به خاطر این است که اغراق در این جایگاهی دارن من از غلو کردن در نقش متنفرم.

زندگی در آرامش مطلق
به اینده امید زیادی دارم به نظرم همه چیز عالی پیش می رود و هر اتفاقی که در زندگی ام رخ می دهد به نظر من درست ترین اتفاق است.
به نظر من هیچ چیزی اتفاقی نیست و به همین دلیل سعی می کنم در آرامش کامل زندگی کنم. باور کنید حتی اگر تصادف کنم و قطع نخا شوم باز هم معتقدم که این اتفاق باید رخ می داده تا من چیزهایی را یاد بگیرم.

آرزوی بزرگ هانیه توسلی
بزرگترین آرزوی من این روزها این است که هیچ آرزویی نداشته باشم شاید این گفته خیلی فیلسوفانه باشد اما در هر صورت این خیلی مهم است که آدمیزاد هیچ آرزویی نداشته باشد و این یعنی نهایت آرزومندی

اهل میهمانی نیستم
نمیدانم اگر نقاشی و موسیقی نبود من چطور می توانستم زندگی کنم. این دو حرفه را خیلی دوست دارم و بدجوری به آنها دل بسته ام. حتی به این باور رسیده ام که بدون این دو نمی توانم زندگی کنم.
راستی عکاسی هم یکی دیگر از حرفه های مورد علاقه ام است اما در عوض به میهمانی و حضور در شلوغی و شلوغ کاری هیچ علاقه ای ندارم.
همکاری با داریوش مهرجویی
خب من در طول این سال ها با کارگردانان زیادی کار کرده ام اما به نظرم داریوش مهرجویی چیز دیگری است و از منظر من بهترین کارگردان سینمایی ایران می باشد. در حال حاضر هم یکی از آرزوهای من همکاری با این کارگردان بزرگ است.
بازیگری را خوب بلدم
از خودم تعریف نمی کنم اما بازیگری را بلدم و می توانم از عهده هر نقشی بربیایم به نظر من بازیگری یک هنر نیست. مهارتی است که برخی دارند و برخی نه.
بازیگری استعدادی را می طلبد که شاید در وجود بعضی ها وجود داشته باشد و عده ای هم اصلا از آن برخوردار نباشند.

 
 

چاپ این صفحه سبزه عید طرح آدمک

موضوع : <-PostCategory-> | هوادار : احمدرضا

بازديـد : مرتـبه : برچسب: گفتگو با هانیه توسلی (هنرپیشه), :

گفتگو با پوریا پورسرخ ( هنرپیشه

p-porsorkh1.jpg

از اینکه بعد از نقش فرهاد در فرار بزرگ نقش اصلی چنین مجموعه ای را بازی کردی احساس غرور نمی کردی؟
نه, چون به نظر من نقش های خرچنگ وفا و خاوری خیلی سخت تر و محوری تر از نقش ژوبین بودند و اگر آقایان اصلانی قائمیان و خانم ها توسلی و امینی بر اساس تخصص و قدرت بازی انتخاب شده بودند من فقط ظاهر و سنم به این نقش می خورد. در ضمن من نقش فرهاد را هم خیلی دوست داشتم

سوال: ولی الان همه توجهات به توست و همه جا از ژوبین حرف می زنند.
پور سرخ: شاید ولی دلیل نمی شود که بقیه عالی نبودند دوستان دیگر همه حرفه ای بودند و شناخته شده و من ناشناس بودم.

سوال: چه احساس داری که هر جا می ری همه دورت جمع می شوند و اینقدر مورد توجه هستی؟
پور سرخ: فقط خجالت می کشم و دنبال پاک کردن عرق هایم هستم

سوال: می دانی که این روزها زود می گذرد و هر چقدر بیشتر به جشم بیایی خلا بعدی سخت تر می شود؟
پورسرخ: بله هم از این نظر و هم می دانم که هر چه بیشتر عکسم روی جلدها باشد کارم سخت تر می شود و حساسیت ها رویم بیشتر. من اخلاقا نمی توانم به کسی نه بگویم ولی چون از اول پیش بینی این شرایط را می کردم برای خودم شش هفت نشریه در ژانرهای مختلف را کنار گذاشتم و کاری به بقیه ندارم می دانید که خیلی ها از خودشان می نویسند و تیتر می زنند و کاری از دست بزرگتر از من هم بر نمی آید.

سوال: گفتی صحنه های عصبی سکانس های تیمارستان را کی گرفتید و چه حالی داشتی وقتی حذف شدند؟
پورسرخ: در استودیو گرفتیم و بعد از سفر لبنان. من اول هیجان زده بودم و خواستم هر چه دور و برم هست دور کنند تا خودم را نزنم! بیشتر نمایشنامه رادیویی بود تا بازی سینمایی ! حس نقش را از لبنان داشتم و خلاصه خیلی زحمت کشیدم و اول که متوجه حذف شدم کلی ناراحت بودم ولی بعد در پخش دیدم حق با لطفی بود و آن صحنه ها باعث می شد تماشاگر نسبت به ژوبین حس منفی بگیرد.
سوال: هیچ وقت مقابل بقیه کم نیاوردی؟
پور سرخ: جواب لطف کارگردان دوستانه و صمیمی بود من بیشتر می ترسیدم که زحمت دیگران را به باد بدهم با اصلانی بازی نداشتم ولی در سوئیت با هم بودیم و خیلی کمکم می کرد مثلا بعد از سکانسی که ژوبین فهمید وفا به دروغ گفته ازدواج کرده و منتظرش بوده گفت: از امشب ژوبین خیلی بزرگ میشه و همین خیلی کمکم کرد. قائمیان و خانم توسلی و امینی هم که در کمک سنگ تمام گذاشتند.

سوال: قضیه sms های لطفی چیست؟
پورسرخ: ( می خندد) معمولا در پشت صحنه های سینما غیبت این و آن رواج دارد. آقای لطفی برای یکدست نگه داشتن فضا و ایجاد جو دوستی صدها sms آماده داشت و هر وقت کسی نزد او شروع به گله گذاری از دیگری می کرد بلافاصله جوک می خواند تا موضوع عوض شود.

سوال: از وضعیت جدیدت راضی هستی؟
جواب: اساتیدی دارم که به م لطف دارند و مواظبم هستند دایره مشاورانم وسیع تر شده و خیلی مواظب رفتار و حرکاتم در رفت و آمد ها هستم. انتخاب بعدی برایم سخت و مهم شده و دیگر نمی توانم مثل سابق زندگی کنم و باید با مردم و مطبوعات بهتر رفتار کنم . در کل وضعیت سخت و محدودی است ولی شیرین هم هست راضی هستم شکر.

سوال: ویژگی های همسر مورد نظرت چیست؟
پورسرخ: صبور, مهربان , خانواده دار, با وفا, و فهمیده

سوال: مدرک تحصیلی ات چیست؟
پورسرخ: دانشجوی ترم دوم دکترای فیزیولوژی گیاهی. فعلا فوق لیسانس دارم.

زندگی خصوصی پوریا پورسرخ

محل تولد: جردن
سال تولد: نمی گویم
ماه تولد: تیر
قد: 182
وزن : متغییر بین 75 تا 80

چاپ این صفحه سبزه عید طرح آدمک

موضوع : <-PostCategory-> | هوادار : احمدرضا

بازديـد : مرتـبه : برچسب: گفتگو با پوریا پورسرخ ( هنرپیشه, :

مصاحبه با بنیامین (خواننده)

بنیامین بهادری این روزها پدیده اول موسیقی پاپ ماست هر چند که بعضی ها به خاطر البوم غیر مجازی که از او منتشر شده با او مخالفند و او را نفی می کنند اما واقعیت این است که بنیامین با سبکی نو و آلبومی همه پسند تا حد زیادی به موسیقی پاپ ما خدمت کرده است همین که مردم برای خرید آلبوم 85 به نوار فروشی ها می روند و با موسیقی پاپ داخل کشور آشتی کرده اند برای این موسیقی مهجور و بی پشتیبان نعمت است.
درهر صورت بنیامین که این روزها جزو محبوب ترین های موسیقی پاپ ایران است در مصاحبه ای مفصل شرکت کرده است که مفصل ارین مصاحبه ای است که تا به حال از او شده است.

سوال: می خواهیم از مطرح شدن پدیده ای به نام بنیامین صحبت کنیم فکر می کنم از حدود ماه های آبان یا اذر سال پیش بود که آهنگ خاطره ها سر زبان افتاد ماجرایش جه بود؟ ما تو را در عالم موسیقی می شناختیم, اما ماجرای خواندن از کجا شروع شد؟

بنیامین: من کار ترانه را از سن نوجوانی انجام می دادم و بعد وارد ملودی سازی و آهنگ شدم ما داشتیم با فرید احمدی و چند نفر از دوستان در مورد کاری همفکری می کردیم , حدود دو سال روی قسمت های مختلف این کار از شعر گرفته تا ملودی و تنظیم وقت گذاشتیم. نمی دانم چقدر این کار موفق شده ولی به هر حال همین سبک به ذهنمان رسید و داشتیم کار را برای جند خواننده محسن رجب پور غلام علمشاهی و دیگر دوستان تست می کردم که کار از همین مرحله لو رفت تا آن موقع اصلا قرار نبود من بخوانم پنج شش خواننده که خودت بهتر مش شناس شان کاندیدای خواندن این ترانه ها بودند. در این مرحله من مثل تمام آهنگسازان و روشی که در تمام دنیای موسیقی معمول است روی کار به صورت اتود خواندم و همین کار لو رفت. اولین بار یکی از دوستانم این کار را شنید و وقتی به من خبر داد به آقای رجب پور زنگ زدم باور نمی شد ولی آقای علمشاهی هم تایید کرد باور شد. تازه آن موقع به من پیشنهاد شد که تو بهتر از بقیه خوانده ای و بیا خودت بخوان.

سوال: یک تناقض , می گویند این البوم در شهریور ماه گذشته با صدای تو مجوز گرفته؟

بنیامین: نه, هم من و هم آقای رجب پور بارها در مصاحبه ها و کنفرانسی که داشتیم تکذیب کردیم واقعیت ندارد, تازه بعد از لو رفتن خاطره ها چند آهنگ اضافه کردم و موارد دیگری جمع جور شد و همه اینها زمان برد تا آلبوم آماده شد و برای کسب مجوز رفت ارشاد.

سوال: حالا از این اتفاق خوشحالی؟

بنیامین: از خواندنم یا از موفق شدن در کار؟ من از موفق شدن کار خیلی خوشحالم چون از اول می خواستم کاری موفق با ایده ای نو ارائه کنم و خواننده اش هم اصلا مهم نبود به نظر من در کار پاپ تیراژ نشانه دهنده مفق بودن است . حتی جایزه معتبر گرمی را هم به آلبومی می دهند که تیراژ بالا داشته باشد. این که مردم کار را بشنوند و خوششان بیاید حالا شما باید قضاوت کنید که ما موفق بوده ایم یا نه

سوال: الان دیگر به خوانندگی به صورت حرفه ای نگاه می کنی؟

بنیامین: نه واقعا دوست ندارم الان همه تعجب می کنند وقتی می گویم از خواندن خوشم نمی اید ولی واقعا من از شهرت و توی چشم مردم بودن و نفر اول یک مجموعه بودن خوشم نمی آید احساس می کنم اینطوری محدود می شوم این زندگی را دوست ندارم دلم نمی خواهد روی بیلبورد ها و زیر ذره بین باشم دوست دارم قدرت مانورم را پشت پرده حفظ کنم.

سوال: پس دیگه تو را به عنوان خواننده نخواهیم دید؟
بنیامین: فعلا هیچی معلوم نیست

سوال: حالا یک بحث مالی هم وسط می اید قطعا تو آدم پولسازی هستی و شرکت ها هم رهایت نخواهند کرد!
بنیامین: من یک کار کودک انجام دادم که پرفروش ترین کار تمام تاریخ کارهای کودک شد. آنجا از نظر مالی برایم عالی بود با شرکت سروش کار کردم و هر دو راضی بودیم . از این قبیل کارها باز هم دارم و فکر نمی کنم از نظر مالی هم ضرری بکنم فقط که نباید از راه خواندن پول ساخت
ضمنا من نگاهم به موسیقی خیلی مادی و اسکناسی نیست ترجیح می دهم با کسانی کار کنم که آنها هم مثل خودم فکر کنند البته قبول دارم که اثری و موزیک پاپی هنری است که گیشه داشته باشد و پول می تواند نشانه موفقیت باشد ولی همه چیز نیست.
مطمئن باشید اگر هم دوباره بخوانم باز دلیل مالی نداشته و به خاطر پول کار نمی کنم.

سوال: خب, البوم بنیامین 85 یکسری ترک ها داشت که در کارهای غیرمجاز نبود داستان چه بود؟
بنیامین: من سال 82 برای یک شرکت نیمه دولتی برای محرم سفارش آهنگسازی گرفتم کار را در استودیو شخصی شان خواندیم و آهنگ ها ساخته شد و دستمزدهایمان را هم تمام و کمال گرفتیم و ... ما فقط رفتیم داخل کار کردیم و بدون حتی نسخه ای آمدیم بیرون اتود ما انجا ماند و خواننده ای رفت خواند و ارشاد مجوز نداد دیگر همه چیز فراموش شد تا این که به صورت غیر مجاز بیرون آمد آن هم با صدای من.

سوال: این نه قطعه که در آلبوم مجاز تو هست بعد از کارهای پخش شده ات آماده شد؟
بنیامین: بله در واقع زمانی که کار ما به صورت غیر مجاز لو رفت ما فقط 3 قطعه آماده داشتیم و مابغی کار طی سه ماه بعد ساخته شد البته متریال کار از قبل آماده بود و فقط ضبط و تنظیم آن مانده بود ما از قبل می دانستیم که چه می خواهیم و وقتی قرار به جمع کردن البوم شد فقط رفتیم استودیو و کار را خواندیم و ضبط کردیم بنابر این طمان زیادی لازم نداشت.

سوال: ما فکر کردیم که تو خودت کارهای خودت را تنظیم می کردی؟
بنیامین: نه من فقط اهنگساز بودم

سوال: نیما وارسته قبل از این آلبوم کارنامه تنظیم نداشت, نوازندگی ویولون در گروه آریان آن هم به صورت میهمان تنها شناختی بود که از او داشتیم تو چطور با او کار کردی؟
بنیامین: من به توانایی او ایمان داشتم او نوازنده حرفه ای ویولون و پیانوست و کیبورد را هم در سطح عالی می نوازد او از خیلی ها بهتر بود و مهم این است که صدا را خوب می شناسد سلیقه خوبی هم دارد و در رکورد عالی است ما سبکی ساده می خواستیم و نیما برای آن کار بهترین گزینه بود او در رکورد و میکس و همه چیز با ما مچ بود.

سوال: با این حال عامل موفقیت این آلبوم صدا و ملودی است و از نظر حرفه ای تنظیم فوق العاده ای ندارد. یعنی نه این که ضعف باشد ولی ویژه نیست.
بنیامین: این دقیقا چیزی بود که ما می خواستیم نیما همان کاری را می کرد که از اول می خواستیم و خیلی ساده هم کار می کرد از اول قرار ما این بود که تنظیم این طور باشد. می خواستیم با شعر و ملودی جلو بیاییم نمی خواستیم با تنظیم عجیب و غریب به موفقیت برسیم.

سوال: از اول صحبت از سبک خاصی حرف زدی توضیح بده!
بنیامین: این سبکی که من صحبت کردم چند گزینه دارد یکی کلام یکی خط ملودی جنس ملودی جنس موزیک فرم میکس چگونگی پوستر فیگور عکس و ......
تمام اینها باید با یک رشته به هم وصل شوند ما دانه دانه می دانستیم چه می خواهیم می دانستم مردم چه خط و ملودی را دوست دارند و در گوششان می ماند فرید و من می دانستیم کلام چه باید باشد که در ذهن بماند و به اصطلاح بگیرد. در واقع در تک تک تخصص ها و رشته ها ایده آلها را دشتیم و حالا می خواستیم این ها را به هم طوری وصل کنیم که کار موفق شود. ما برای تنظیم و عکس و ملودی و .... همه چیز از قبل تصمیم گرفته بودیم و هیچ کار اضافه ای وجود نداشت نحوه اجرای خواننده هم جز همین مراحل بود و مجموعه اینها شد یک سبک.

سوال: این بغضی که در خواندنت هست این هوایی که در کلام هست اینها هم جز سبک بود؟ قبول داری نحوه خواندنت زیادی غمگین است؟
بنیامین: نه ممکنه چون مردم ان آهنگ های مذهبی را شنیده اند و این کارها رفت کنار آنها و شد کارنامه یک نفر چنین برداشتی صورت گرفته باشد. شاید هم چون حزن و اندوهی در کلام و آهنگ بود به این برداشت رسیده باشد. در سالهای قبل هم این اتفاق برای خواننده های دیگر افتاده بود من فکر می کنم خط ملودی این کار امروزی بود نقبی به گذشته داشت شبیه بغیه هم بود ولی مدرن و به روز بود.

سوال: بحث خیلی فنی شد! این چند وقته تغییری حس کرده ای؟ در خیابان شناخته می شوی؟
بنیامین: من زیاد بیرون نمی روم می دانی که همیشه خانه ام. سلام و علیک و اظهار لطف برای همه خوشایند است و منم بدم نمی آید اما اگر آنقدر مشهور بشوی که از کار بیفتی و دیگر نتوانی مثل آدم های عادی در خیابان رفت و امد کنی و تازه با یک حرکت باعث رنجش دیگران هم بشوی آن وققت خیلی بد است.

سوال: وضع بازار موسیقی الان ناامید کننده است حالا آلبوم تو در همین شرایط پر فروش شده فکر می کنی چرا؟
بنیامین: به نظر من داشتن کلیپ نه مثبت است نه منفی , مهم شنیدن کار است. در خانه و ماشین مردم از موزیک پاپ می خواهند چیزی بشنوند فرق نمی کند که کلیپ باشد یا تیتراژ سریال یا بی کلام. ساعتی باید با موزیک پر شود و اگر کار خوب باشد نیازی به عوامل دیگر پیدا نمی کند. البته تبلیغ عالی است ولی کافی نیست. کلیپ همه موسیقی نیست. مردم دوست دارند چیزی را که دلشان می خواهد بشنوند دیدن زیاد مهم نیست.

سوال: حالا کلیپ می سازی؟
بنیامین: بله در آینده نزدیک

سوال: کدام آهنگ؟
بنیامین: هنوز مشخص نیست. البته مثل بفیه کارهایم متریال اماده است ولی حزئیات نه!

سوال: چطور کار را جمع می کنی ؟ اول شهر یا اول ملودی؟
بنیامین: می نشینم با فرید و هر دو با هم جلو می رویم حالا یک لحظه ملودی یک خط جلو می افتاد و لحظه ای دیگر شعر یک بیت جلو بود در کل من با گیتار یا پشت کیبورد و فرید هم نشسته رو مبل

سوال: کدام کار را بیشتر دوست داری؟
بنیامین:قطعه هفتم میرم و می میرم امشب, جشن تولد....

سوال: بیوگرافیت را می گویی؟
بنیامین: بنیامین بهادری متولد 18 شهریور سال 1361 دانشجوی ادبیات فارسی رودهن بچه آخر خانواده و دوست صمیمی فرید احمدی و در آخر مجرد.

چاپ این صفحه سبزه عید طرح آدمک

موضوع : <-PostCategory-> | هوادار : احمدرضا

بازديـد : مرتـبه : برچسب:مصاحبه با بنیامین (خواننده), :

مصاحبه با مهناز افشار( هنرپیشه)

m-afshar.jpg

این روزها با موفقیت آتش بس حال مهناز افشار چگونه است؟
خیلی خوب و عالی به طور طبیعی هم باید این چنین باشد البته به خاطر اینکه سر فیلمبرداری فیلم تله هستم سرم خیلی شلوغ است. اما امواج مثبت و محبت آمیز مردم را می بینم و دریافت می کنم استفبال مردم از آتش بس مرا هم خوشحال می کند

در این مدت چند بار آتش بس را دیدی؟
دوبار آتش بس را دیده ام و از فضای موجود کاملا راضی بودم اول به خاطر اینکه می دیدم مردم تا انتها تیتراژ پایانی هم ان را تماشا می کنند و بعد هم دست زدن های آنها و رضایتشان در کنار ابراز محبت ها برایم ارزشمند است.

چرا نقش آفرینی مهناز افشار در اتش بس بیشتر از دیگر فیلم هایش دیده شد؟
من در آتش بس سایه نیازی بودم و خانم میلانی سر فیلمبرداری از سایه راضی بود. حالا که آتش بس اکران شده من هم از سایه راضی ام . مردم هم سایه را فهمیده اند و با او همذات پنداری می کنند

به غیر از شما محمد رضا گلزار هم در آتش بس خیلی درخشید هر دو نشان دادید توان بازیگری بالایی دارید فقط باید بستر مهیا شود
آقای گلزار در آتش بس بی نظیر بودند من معتقدم تک تک عوامل این فیلم چه پشت دوربین و چه جلوی آن با تمام انرژی کار کردند و مدیریت لازم در کنار کار گروهی خوب و حرفه ای منحر به نتیجه ای شد که اکنون بر روی پرده می بینید.

از اینکه در این سالها تو را با ستاره سالهای قبل سینما و موسیقی مقایسه می کنند دلگیر نمی شوی؟
از نظر من مقایسه کردن درست نیست هر هنرمندی جایگاه خاص خودش را دارد برخی هنرمندان تکرار نشدنی و بی نظیر هستند که کسی نمی تواند جای انها را بگیرد به هر حال شباهت من به هیچ کس دلگیرم نمی کند تلاش می کنم مهناز افشار در بازیگری رشد کند و بتواند توانایی های خود را به نمایش بگذارد تا جایگاه خودش را بیابد.

نظرت پیرامون کودک درون مهناز افشار چیست؟
همه انسان ها در درون خود یک کودک دارند و این موضوع هیچ ربطی به سن موقعیت و فرهنگ و .... ندارد برای برخی این کودک درون کنترل شده است و برخی نیز از آن شناختی ندارند.و تا قبل از آتش بس مه هم شناختی از او نداشتم اما الان متوجه می شوم برخی رفتارهایم متعلق به همین کودک درون است از خانم میلانی یاد گرفته ام که باید با کودک درون به صلح رسید.

الان این کودک درون شما چه حالی دارد؟
خدا را شکر حالش خوب است قبل از آتش بس هم بد نبود اما آن موقع برایم ناشناخته بود

در میان فیلم هایت کدام را می پسندی؟
هر کاری را که شروع کردم سعی کرده ام بهترین فیلمم نام بگیرد اگر خوب دیده نشده دلایلی داشته که به طور حتم حای بررسی دارد اما به هر حال برای همه آنها وقت و انرژی گذاشته ام و آرزویم بوده خوب از کار در بیایند هر چند نتیجه اش بی شک از دست من خارج بوده اما به نظرم کارهای اخیرم نتایج بهتری به همراه داشته است.

کدام فیلم ها؟
از سالاد فصل به این طرف به ویژه آتش بس

نقشی بوده که ارزو کنی کاش تو آن را بازی می کردی؟
سینمای ما به خاطر شرایط فنی اش در جلوه های ویژه و یکسری محدودیت ها به همراه دارد و به طور مثال من نمی توانم نقش دراکولا را بازی کنم تا جایی که سینما و امکانات آن اجازه دهد دوست دارم نقشی را بازی کنم که جای کار بیشتری داشته باشد

مثلا چه نقش هایی؟
خودم شخصا دوست دارم نقش های ترسناک و پیچیده بازی کنم این نقش ها برایم جذاب تر است و علاقه ای به نقش های تخت ندارم

فیلمی بوده که از دیدنش در سینمای ایران خسته نشده باشی؟
خیلی فیلم ها بوده که از دیدن آن خسته نشده ام. اما بنویس آتش بس..این دیگه آخر خودخواهی است مگه نه؟( مهناز افشار می زند زیر خنده)

و در بین فیلم های خارجی؟
در سینمای جهان آنقدر فیلم های متنوع وجود دارد که شاید من از دیدن همه آنها لذت ببرم و دوست داشته باشم همیشه نگاه کنم به طور حتم اگر بخواهم نام ببرم جا نمی شود همه را بگویم

بزرگترین اشتباه مهناز افشار در زندگی چه بوده؟
حسم این است که در مورد پدرم کوتاهی کردم البته اطرافیان و خانواده چنین نظری ندارند اما خودم فکر می کنم در حق ایشان که سه سال قبل به رحمت خدا رفتند کوتاهی کرده ام.

مهناز افشار چه جور آدمی است؟
یک آدمی با میلون تا صفت خوب و بد ولی اگر حمل بر خودخواهی نباشد خونگرم بسیار رفیق برای دوستانش تا جایی که در توانش باشد محبت می کند توقع محبت ندارد تا زمانی که کسی اذیتش نکند و به اصطلاح پا روی دمش نگذارد مشکلی با هیچ کس نخواهد داشت به قول دوستانش پر انرژی است خوش قول هر چند زمان بی حوصلگی کمی بدقول می شود و دوستدار خانواده اش که باید به خاطر همه محبت ها و کمک هایی که به مهناز افشار کرده اند از آنها تشکر کنم

از دستش ناراضی یا ناراحت نیستی؟
از دستش زیاد ناراحت نیستم البته شاید یک زمانی از بعضی کارهایش دلگیر شوم اما چون کینه ای نیستم می بخشمش و با او کنار می آیم.

راستی اهل آشپزی هستی؟
من خیلی شکمو هستم و غذا خوردن را هم دوست دارم به منظرم دستپختم عالی است چون به دلیل شکمو بودنم برای غذا پختن وقت می گذارم و طعم غذا را هم برایم اهمیت فراوانی دارد.

در پختن چه غذاهایی استادی؟
غذاهای مورد علاقه ام لوبیا پولو و ماکارانی است به همین دلیل این غذاها را خیلی خوب درست می کنم

برای آینده ات چه شرایطی متصوری؟
فکر می کنم حفظ موفقیت سخت تر از رسیدن به آن باشد به طور حتم با اکران آتش بس شرایط برایم سخت تر شد باید تلاش بیشتری به خرج دهم چون انتظارها بالا رفته و فکر کنم بالا بودن اطلاعات مطالعه کار زیاد بتواند به این مهم کمک کند.

دغدغه امروز تو؟
در حال حاضر درگیر شخصیت نازنین فیلم تله هستم و تلاش می کنم این فیلم هم جزو فیلم های خوبم باشد.

و دغدغه آینده؟
این خودش تعیین می کند بیشتر به حال فکر می کنم.

بهترین کارگردانی که در فیلمش بازی کرد؟
هر نقشی را که پذیرفتم سعی کردم بهترین را ارائه دهم ولی اگر به کسی بر نخورد آتش بس واقعا بستر خوبی برای کار حرفه ای بود یعنی خانم تهمینه میلانی.

از چه راهی پول در می آوری
به طور طبیعتی بازیگر از بازیگری پود در می آورد و من هم شغل دیگری ندارم البته یک مدت شوی لباس داشتم و دیدم که وقت و زمان زیادی از من می گیرد بنابراین آن را ادامه ندادم.

بچه که بودی دوست داشتی چه کاره شوی؟
راننده کامیون!!!!!

راننده کامیون؟؟؟؟؟
از کارهای سخت که هیچان زیادی داشت هباشد لذت می برم و هیچ وقت دوست نداشتم دکتر یا مهندس شوم دلیل آن هم علاقه ام به کارهای مهیج بود به طور مثال از کار کردن در معدن یا فضانوردی و حتی میکانیکی ماشین.

اگر نتوانی از بازیگری پول در بیاوری برای گذراندن زندگی چه کار می کنیم؟
پول را خیلی دوست دارم و شاید عجیب باشد که به خرج کردن آن هم علاقه مندم چه برای خودم و چه اطرافیانم به طور کلی خسیس نیستم اما مطمئن باش اگر از بازیگری پول در نیاورم می روم داخل چاله سریوس مکانیکی و هر روز با سر صورت و دست و لباس روغنی بیرون می آیم.

با توجه به اینکه از پول خرج کردم ابایی ندارید و یک خانم محسوب می شوید تغییر دکوراسیون منزل در وهله اول قرار دارد؟
من عاشق تزئینان منزل هستم و دوست دارم هر چند سال یک بار فضای جدیدی برای خوم درست کنم اما از وهله اول یا دوم آن بگذر.

منفورترین آدم دنیا؟
هیتلر, به نظر من بیرحم ترین ادم دنیا بوده البته من این موضوع را در کتاب های تاریخ و فیلم هایی که از او ساخته شده خوانده بودم

تاریخ تولد؟
21 خرداد 1356. ساعت یادم نیست اما در تهران, ایران و روی این کره خاکی به دنیا آمده ام

تو متولد سال ماری,جنس مار شما چیه, بوا, افعی , کبری, زنگی, آبی؟
در طالع بینی خرداد 56 بی ثبات ترین مارها به حساب می آیند حالا بروید داخل جنگل کویر دشت و بیابان ببینید کدام یک از مارها بی ثبات ترین هستند.

کجا به دنیا آمده و بزرگ شدی؟
فقط تهران از تهران پارس گرفته تا خیابان جامی و زعفرانیه

تحصیلات ؟
دیپلم تجربی و بعد از آن چهار سال تدوین ویدئو
یعنی رفتی دانشگاه؟
به صورت آکادمیک نه در موسسه غیرانتفاعی حنانه زیر نظر آقای مجید فخرایی چهار سال تدوین را آموزش دیدم

درست خوب بود؟
در دبستان و راهنمایی بله سال اول دبیرستان خیلی بدجور افت تحصیلی داشتم و سال دوم هم متوسط بودم اما سال سوم با توجه به دوستان در سخوانی که داشتم بهخ خودم آمدم البته در کل دوران تحصیلی هوشم خوب بود.

تجدید نشدی؟
دو بار اما در هر دو مورد هم سر امتحان حاضر نشدم و جالب اینکه هر دو هم در دوران دبستان بود بار اول در سال سوم به خاطر تصادف نرفتم سر امتحان ریاضی و یک بار هم در سال چهارم به جای ساعت 8 ساعت 10 رفتم سر جلسه در سالهای اول و دوم دبیرستان هم همیشه ناپلئونی قبول می شدم.

پس مردود نشدی و صفر هم نگرفتی؟
نه اصلا مردود نشدم و صفر هم نگرفتم

اهل شیطنت کودکانه بودی؟
من خیلی شیطنت کردم و هنوز هم می کنم به دلیل شکمو بودن دوست داشتم بوفه دار مدرسه باشم همیشه خوراکی ها را از بوفه کش می رفتم هر چند بعد پولش را پرداخت می کردم اما یک بار دوروز از مدرسه اخراج شدم.

چرا؟
از طبقه سوم مدرسه با خاک انداز آشغال را ریختم روی سر معلم برای بازگشتن به مدرسه پدرم مجبور شد تعهد بدهد

اهل ورش هستی؟
ورزش های انفرادی را دوست دارم هم اسکی می کنم و هم اهل شنا هستم در بین ورزش های گروهی و تیمی هم والیبال را بیشتر از دیگر رشته ها می پسندم.

برای اسکی کجا می روی؟
پیست دیزین. راستی اگر بازیهای کامپیوتری هم جزو ورزش محسوب می شود بنویس من عاشق آتاری بودم به خصوص بازی دوز و پلیس البته اهل بازی با تلفن همراه هم هستم.

دوست داری چطور بمیری؟
قبل از فوت پدرم مردن برایم سخت بود اما بعد از رفتن پدرم پذیرش مرگ برایم ساده تر شده است به طور کلی دیگر از مردن نمی ترسم اما نوع ان را نمی توانم بیان کنم فقط دوست دارم وقتی مردم حداقل احساس آنهایی که مرا می شناختند در موردم خوب باشد.

روی سنگ قبرت چی می نویسی؟
خانواده ام برای سنگ قبر پدرم به دیوان حافظ تفال زدند من هم این کار را می کنم( افشار از گنجه کتابهایش دیوان حافظ را بر می دارد و تفالی مزند) ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود.

از چه چیزی بیشتر در دنیا می ترس؟
جنگ خیلی ترسناک است.

کارتون های مورد علاقه؟
من عاشق کارتونم و یکی از تفریح های من دیدن کارتو نسا آن زمانها سیندرلا را دوست داشتم و صد ویک سگ خالدار پلنگ صورتی مورچه و مورچه خوار, سندباد, بارپاپاپا عوض میشه بامزی هاچ زنبور عسل خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت.

چاپ این صفحه سبزه عید طرح آدمک

موضوع : <-PostCategory-> | هوادار : احمدرضا

بازديـد : مرتـبه : برچسب: مصاحبه با مهناز افشار( هنرپیشه), :

مصاحبه با بهنوش بختیاری( هنرپیشه)

 

behnush bakhtiari

بهنوش بختیاری را با نقش لیلون در شب های برره و همچنین بازی در سریال های شبکه 5/3 خانه به دوش زندگی به شرط خنده و .... می شناسید او متولد 20 اردیبهشت سال 54 و در تهران به دنیا آمده اما اصالتا بختیاری است. گفتگو با این بازیگر محبوب طنز را بخوانید:

*امروز بهنوش بختیاری محبوبترین بازیگر زن تلویزیون است چرا؟
من خودم چنین فکری نمی کنم و اگر به هر جهت این مجبوبیت ایجاد شده محبت خداوند و نظر لطف مردم است من ارادت خاص و زلالی به مردم دارم و از عمق وجود به آنها علاقمندم هر چند نباید از حضور دائمی این چند وقت اخیر کارهایم بر روی آنتن هم به سادگی گذشت.

*چند وقت است خیلی پرکاری بعد از پایان هر سال به سرعت می روی سر کار جدید که پخش هم می شود مثل اینکه حسابی توی بورسی؟
انی نظر کارگردان هاست شاید مرا مناسب کار می بینند و انتخاب می کنند. هر چه کارهیت روی آنتن باشد و در چشم باشی زودتر از دیگر همکارانت انتخاب می شوی.

پس شانس در خانه ات را زده؟
من همان آدم سالهای قبل هستم که از این خبرها برایش نبود آرزو می کنم این اتفاق برای تمامی همکارانم بیافتد و همه بازیگران به جایگاه واقعی خود برسند و کارهیشان به بهترین شکل ممکن دیده شود.

*داری سعی می کنی به عنوان یک بازیگر طنز تیپ ساز در بین خانم ها شناخته شوی و فکر می کنم با تلاش بیشتر موفق شوی؟
عقیده من این است که بازی روان و رئال را ادامه دهم طنز یعنی کاریکاتور زندگی معمولی ما آدم ها یعنی غلو شدن معایب و محاسن زندگی در بازیگری طنز تیپ سازی را دوست دارم اما نمی گویم تیپ ساز خوبی هستم

*در چند سال اخیر لاله صبوری سحر ولیبگی شقایق دهقان و بهنوش بختیاری بدون در نظر گرفتن ترتیبی در طنز خوش درخشیدند اما کار تو در این یکسال اخیر بیشتر از سایر همکارانت به چشم آمد؟
هنوز احساس می کنم خیلی راه تا مرحله ای که می خواهم برسم باقی مانده است هنوز بعد از هر سکانس از عملکرد خودم ناراضی هستم اما باور کنید برای هر کاری که انجام می دهم انرژی فراوانی به کار می برم چون رضایت مخاطب برایم ارزشمند است مردم نیز این موضوع را به خوبی درک می کنند و تچزیه و تحلیل بازیگری را می فهمند هر چند من خودم را قبول ندارم.

*در شبکه 5/3 خیلی خوب اخبار را به طنز کشیدی کاری که بیشتر از سوی بازیگران مرد انجام شده بود؟
قرار بود این اخبار که طنز اجتماعی و سیایس در آن نهفته بود تلخ و روان باشد اما من فکر کردم هیچ بیننده ای از دیدن یک ادم خشک لذت نمی برد و سعی کردم یک تکه های خنده داری اضافه کنم و جالب اینکه گرفت و از آن استقبال زیادی شد هنوز هم که مردم من را در خیابان می بینند می گویند ببخشید!!

*به نظر می آید بتوانی به صورت جدی و خارج از طنز هم اخبار بگویی
در زمینه مجری گری پیشنهاداتی داشته ام اما در مورد اخبار صحبتی نبوده است. فکر می کنم می توانم اخبار گوی خوبی باشم البته الان دیگر مردم آن را نمی پذیرند چون با دیدن من به خنده می افتند اما بنویس اجرای زنده را به هیچ عنوان قبول نخواهم کرد.

*چرا؟
حرف زندن معمولی من هم با طنز همراه است و زیاد اهل سوتی دادن هستم.

*پس بنویسیم بختیاری مجری می شود؟
امکان دارد روزی مجری گری را قبول کنم اما الان خیر

*زمینه حضور در کار کودک و نوجوان را هم داری؟
به کار کودک خیلی علاقه مند هستم و ازصمیم قلب بچه ها را دوست دارم و رابطه ام با آنها خیلی خوب است بنابراین فکر می کنم اگر به این زمینه وارد شوم موفق خواهم شد.

*کار برای بچه ها همیشه شیرین است؟
این کار یک دیسیپلین خاصی دارد و بدترین آن هم نمی تواند در پیت باشد چون فضای خاص خودش را می سازد اگر در آینده قرار باشد در کار کودک فعالیتی انجام دهم دوست دارم با خانم مرضیه برومند باشد در مورد مجری گری کارهای کودک هم شاید این اتفاق روزی بیافتد.

*قرار نیست به کارهای جدی و خارج از طنز نیر فکر کنی؟
صد در صد تصمیم دارم یک مقدار کمتر کار طنز کنم و کارهای جدی را در اولویت قرار دهم.

*پس باید منتظر درخشش شما در سینما هم باشیم؟
به سینما علاقه دارم اما حاضر نیستم به صرف اینکه یک فیلم نام سینما را یدک می کشد در آن حضور یابم برای من نقش جایگاه فیلم و کارگردان خیلی مهم است حتی امکان دارد به بازی در یک سکانس کوتاه هم راضی شوم البته اگر آن فیلم سینمایی از ارزش بالایی برخوردار باشد.

*پیشنهادی هم برای سینما داشته ای؟
در این مدت خیلی درگیر سریال های 90 قسمتی بودم و همین موضوع باعث می شود در مورد توجه قرار نگیرم اما سال قبل فیلم قلقلک پیشنهاد شد که چون سر کار بودم قبول نکردم.

*پس سینما دغدغه شما نیست؟
چرا اما در کنار تلویزیون همانطور که گفتم کار ارزشمند برای من مهمتر از هر چیز دیگری است.

*اهل هنر دیگری به غیر از بازیگری هستی مثل موسیقی طراحی نقاشی مجسمه سازی یا آشپزی؟
به صورت حرفه ای خطاطی می کنم و به موسیقی هم خیلی علاقه دارم اما هیچ وقت فرصت نشد به صورت تخصصی ساز بزنم با این وجود موسیقی جزیی از زندگی روزانه ام است و تمام لحظاتم را با موسیقی جور دیگری می بینم به نظرم ان لحظه که تحت تاثیر موسیقی هستی عالیترین صفات انسانی بروز می کند

*پس آشپزی چی؟
خودم که نباید از آشپزی ام تعریف کنم اما هر کس که دست پختم را خورده می گوید خوب است هر چند تجربه ام کم است و تجربه در آشپزی فاکتور مهمی محسوب می شود.

*چه غذایی را بهتر درست می کنی؟
باقالی پلو با مرغ و گوش , قرمه سبیزی اما عاشق چلوکباب هستم با همه مخلفاتش مثل پیاز و....حاضرم حتی به خاطرش آدم بکشم( بختیاری می زند زیر خنده)

*چه طوری بازیگر شدی؟
از کلاسهای بازیگری مدرسه رسام هنر نیز نظر مهتاب نصیر پور شروع کردم و اولین تجربه ام در هوای تازه بود بعد نیز کارهایی مثل داستان یک شهر روزگار جوانی فرمان , برگبار, همسفر, معجزه ازدواج , خانه قدیمی و ...... اما تصمیم گرفتم بازیگری را برای همیشه کنار بگذارم چون توقعاتم برآورده نشد و رفتم پشت صحنه مشغول کار شدم

*چه کاری؟
منشی صحنه هم در تلویزیون کار می کردم هم در سینما مثل فیلم مهمان مامان آقای مهرجویی ((انتخاب)) تورج منصور,تا اینکه دوباره با سریال خانه به دوش برگشتم به بازیگری.

*و شروع کارهای طنز؟
در عرصه طنز به نظر بهنوش بختیاری دیگری نسبت به کارهای قبلی خودم متولد شد و دلگرم شدم البته نمی خواهم منشی گری صحنه را هم رها کنم چون بازیگری همیشگی نیست. قرار بود با آقای مهرجویی برای کار علی سنتوری هم همکاری کنم اما به خاطر برره نتوانستم هر چند درآمد منشی صحنه خیلی کم است ولی کار لذت بخشی به حساب می آید.

*کدامیک از تکه کلامهای خودت در سریالهای این چند وقت را بیشتر دوست داری .مثلا ببخشید, نیی دونم و....
چه پررویی بابا در بشرط خنده که از کانال پنج تهران پخش می شود را خیلی دوست دارم چون در این سریال به شخصیت آرزو خیلی می خورد.

*بهترین سریالی که در آن بازی کرده ای؟
هر سریالم را یک جور دوست دارم خانه به دوش را یک جور برره را یک جور دیگر به شرط خنده حتی شبکه 5/3 اما برای من شبهای برره یک نقطه عطف بود و به نظرم با توجه به استقبال ایرانی های خارج از کشو حتی جهانی شد.

*بهترین بازیگرانی که در کنارشان بازی کردی؟
مه هیچ مشکلی با هیچ بازیگری نداشته ام اما می توانم از سحر ولیبیگی نام ببرم که هوش و تمرکز بالایی دارم. خانم فخری خوروش فریما فرجامی و اکرم محمدی و از بین آقایان نیز با مهران مدیری خیلی راحت بودم و در به شرط خنده هم یکی از یکی هنرمند تر هستند مثل شبهای برره.

*چرا به جای یک دختر لوس نازک نارنجی احساساتی سعی نمی کنی نقش دختری حسود و بدطینت بازی کنی؟
کسی چه می داند که شاید اگر چنین نقشی پیشنهاد کردند بهتر از الان بتوانم بازی کنم یک بازیگر باید بتواند هر نقشی را بازی کند اگر نمی تواند اصلا نباید ازهما اول قبول کند

*راز مردمی بودنت در چیست؟
مردم را خیلی دوست دارم همیشه سعی کرده ام انرژی مثبت آنها را پاسخ دهم امکان نداشته عطوفت و محبتم را از مردم دریغ کنم و بدون شک این موضوع متقابل بوده است اما نمی دانم شاید خیلی ها هم باشند که از من خوششان نیاید.

*نقشی در سینمای ایران و جهان بوده که آرزو کنی کاش آن را بازی می کردی؟
نقش میکائیل فایفر در عصر معصومیت , نائومی واتس در فیلم 21 گرم , گوئینت پالتر و در شکسپیر عاشق, تیکول کیدم در تولد و ... در بین فیلم های ایرانی هم نقش فرشته صدر عرفانی در کافه ترانزیت و زهرا داونژاد در بچه های بد.

*برایم جالب است بدانم نقشی در بین مردان بوده که بهنوش بختیاری دوست داشته باشد آن را بازی کند؟
نقش محمد رضا فروتن در فیلم قرمز و امین حیایی در کما.

*بهنوش بختیاری چه جور آدمی است؟
وای وای نپرسید آخه من از خودم چی بگم. بنویس وحشتناکه( باز هم خنده های بختیاری) سعی زیادی کرده زندگی خصوصی اش و نیت هایش پاک باشد بعضی اوقات بد است و بعضی موقع ها نیز وحشتناک خوب می شود بد کسی را نمی خواهد همیشه خدا را ناظر اعمالش می داند گاهی مجبور شده دروغ بگوید یا اینکه ناخواسته به بزرگترها بی احترامی کند از ترس اینکه پولش خورده شود با برخی آدم ها تند حرف زده بی نهایت دل رحم است و عاطفی به تربیت و ادب خیلی معتقد است تا زحمات پدر و مادرش را زیر سئوال نبرد.

*از دستش راضی هستی؟
نه زیاد راضی نیستم باید از نظر فرهنگی معلومات و تحصیلات خیلی بیشتر از اینها رشد می کرد باید به آدم ها و مشکلات آنها توجه بیشتری نشام می داد باید درد مردم را بیشتر می فهمید و برای آنهایی که مشکل دارند یا فیر هستند وقت بیشتری می گذاشت و به آنهایی که در سرای سالمندا نزندگی می کنند بیشتر سر میزد.

*دغدغه امروز تو باید جالب باشد؟
این که در زمینه عرفان ادبیات و زیبا شناسی فلسفه و زبان انگلیسی بیشتر مطالعه کنم و یک موسسه خیریه تاسیی کنم تا بتوانم از همه دوستانم برای کمک به مردم استفاده کنم کمک به آنهایی که از من انتظار دارند و درهای فراوانی را در قلب خود تحمل می کنند.

*بهترین فیمل و بازیگران ایرانی؟
مریلا زارعی را خیلی دوست دارم سحر ولیبیگی و گلاب آدینه را هم همینطور مهدی هاشمی و خیلی های دیگر حمید لولایی بازیگر قابلی است به نظر من ایرانی های دیگر با استعداد هستند. هالیوودی ها اگر توانستند یک سریال 90 تایی کار کنند آن وقت کارشان درست است در بین فیلم ها هم مکس را خیلی پسندیدم حتی بوی کافور عطر یاس بچه های بد کافه ترانزیت شوکران آژانس شیشه ای و لیلا.

*از چه راهی پول در می آوری؟
در حال حاظر از راه بازیگری و گهگاهی هم ترجمه متون فرانسه اما بی تعارف بگوی بیزنس جز هدف های زندگی من نیست. پول را به اندازه دوست دارم که بتوانم امرار معاش کنم یک خانه کوچولو و نقلی داشته باشم با یک آرشیو کامل فیلم و موسیقی یک سیستم صوتی خوب و درجه یک هم تهیه کنم.

*بچه که بودی دوست داشتی چه کاره شوی؟
مهماندار هواپیما ولی نشد حالا هم بازیگرم و مترجم زبان فرانسه.

*اگر از بازیگری نتوانی پول در آوری چی؟
بالاخره وقتی ازدواج کردم شوهرم باید یک کارهایی بکند.ببخشید زنی گفتند مردی گفتند( باز خنده های بختیاری)

*با اینکه متولد 29 اردیبهشت 1354 هستی دوست داشتی شمع تولدت 18 باشد, چرا؟
این شوخی بود. من سن خودم را دوست دارم و معتقدم هر چی سن بالاتر می رود دید درک آدم عمیق تر می شود و انسان برای دیگران محترم تر خواهد شد.

*کجا متولد شدی؟
تهران و در همین شهر هم بزرگ شدم اما اصلیتم بختیاری است پدرم از طایفه بختیاری ایل هفت لنگ محسوب می شود در حقیقت ما اهل مسجد سلیمان هستیم اما مادرم قمی است.

*کجاهای تهران زندگی کرده ای؟
بیشتر منطقه غرب به قول معروف توی غرب پلکیدم. الان هم شهرک ژاندارمری و زعفرانیه زندگی می کنم.

*یعنی دو جا خانه داری؟
با پدر و مادرم در شهرک ژاندارمری و با عوامل به شرط خنده سر لوکیش در زغفرانیه.

*تحصیلات؟
تا سال سوم دبیرستان ریاضی فیزیک خوندم اما در تجربی دیپلم گرفتم چون دوست داشتم بروم پزشکی لیسانسم هم مترجمی زبان فرانسه است.

*در بچگی اهل شیطنت نبودی؟
شیطنت های خاص خودم را داشتم یعنی بی سر و صدا خرابکاری می کردم یک روز دختر همسایه آمده بود منزل ما من هم گفتم بیا موهایت را سشوار کنم چون خیلی وزوزی بود بعد یک پارچ آب یخ خالی کردم رو سرش و اون بنده خدا تا من موهایش را درست کنم می لرزید.

*دوست داری چه طوری بمیری؟
خیلی شاعرانه در اقیانوس آرام یا دریای آتلانتیک غرق شوم و بروم به اعماق آبها اینکه در کمال سلامتی بمیرم دوست ندارم مریض شوم.

*روی سنگ قبرت چه می نویسی؟
حالا دیگه سکوت

*برای چی سکوت؟
تا صداهای دیگر را بشنوم.

*کارتون های مورد علاقه؟
رامکال, بچه های کوهستان, آلپ, مهاجران, خانواده دکتر ارنست, حنا دختری در مزرعه, جودی ابوت, آن شرلی, سند باد و حتی نخودی.

 

چاپ این صفحه سبزه عید طرح آدمک

موضوع : <-PostCategory-> | هوادار : احمدرضا

بازديـد : مرتـبه : برچسب:مصاحبه با بهنوش بختیاری( هنرپیشه), :

آخرين مطالب ارسالي

سوتی
عکس/عادل فردوسی پور در اولین برنامه نود
دژاگه با چشمانی اشکبار از ایران خارج شد
تغيير سيستم استقلال در ديدار با الريان
برنامه بازيهاي هفته 25 لاليگا
خوب گل مي‌زنيم، بد گل مي‌خوريم
روزنامه هاي عربستاني و حسرت صعود
استقلال با مديربرنامه‌هاي دژاگه وارد مذاکره شد
جديدترين فهرست برترين باشگاه‌هاي فوتبال جهان
روزنامه استقلال 11 اسفند 1390
سرخاب: قطري‌ها از استقلال وحشت دارند
حاجيلو: براي استقلال بازيکن مي‌سازيم
رونالدو: به قهرماني در يورو فکر ميکنيم
تيموريان: از فروردين ماه با استقلال هستم
پيروزي اوساسونا با گلزني نکونام
عزيززاده: استقلال در بهترين شرايط قرار دارد
گل فوق‌العاده کريستيانو رونالدو (عکس + کاريکاتور)
اعلام متخلفان جديد فوتبال ايران
عزيزمحمدي: از پخش نشدن 90 ناراحت شدم
گزارش تمرين آبي‌پوشان
مجتبي جباري تحت عمل جراحي قرار گرفت
تجليل از خانواده حجازي
برتري 4 بر صفر رئال مادريد مقابل سانتاندر
روزنامه استقلال 30 بهمن 1390
جباري: با حضور تيموريان هجومي‌تر مي‌شويم
اتحاد طرفداران استقلال و پرسپوليس (عکس+کارتون)
عمران‌زاده: با اين تماشاگران به فينال مي‌رسيم
پاداش 2 ميليوني براي بازيکنان استقلال
روزنامه استقلال 29 بهمن 1390
محمد خوجر: استقلال مهاجمان خطرناکي دارد
مظلومي: بردن الاتفاق به نفع تيم ملي است
با حمايت هواداران، الاتفاق را شکست مي دهيم
موفقيت‌هاي اخير رئال و ناکامي‌هاي بارسا
مسي:متاسفانه کارمان د لاليگا سخت شده است
توپ فينال ليگ قهرمانان اروپا (عکس)
عنايتى نخستين صد گله تاريخ ليگ ايران
قلعه‌نويي:اگر ميشد 10بازيکن را تعويض ميکردم
اسامي27‌بازيکن‌دعوت‌شده به اردوي‌تيم‌ملي‌فوتبال
مجتبي تقوي سرمربي سايپا شد
روزنامه استقلال 26 بهمن 1390
دانلود گلها و خلاصه بازی استقلال تهران و سایپای البرز || هفته هشتم لیگ برتر
دانلود گلها و خلاصه بازی ملوان بندرانزلی و استقلال | هفته نهم لیگ برت
Esteghlal TEH 1-1 Rah Ahan || Iran Premier League | Week 10
انلود گلها و خلاصه بازی فولاد خوزستان و استقلال تهران || هفته پنجم لیگ برتر
دانلود گلها و خلاصه بازی ذوب آهن اصفهان و استقلال تهران || هفته یازدهم لیگ برتر
دانلود گلها و خلاصه بازی استقلال تهران و مس سرچشمه کرمان || هفته دوازدهم لیگ برتر
Saba GOM 1-1 Esteghlal TEH|| Iran Premier League | Week 13
دانلود گلها و خلاصه بازی استقلال و شاهین بوشهر | هفته چهاردهم لیگ برتر
Shahrdari TAB 1-2 Esteghlal TEH || Iran Premier League | Week 15
Esteghlal TEH 1-2 Sanat Naft ABN || Iran Premier League | Week 16

درباره ما


<به وبلاگ ما خوش امدی هر چه زودتر عضو شو و مطالبتو ارسال کن>

هواداران


لينک دوستان


امکانات

ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 156
بازدید هفته : 160
بازدید ماه : 187
بازدید کل : 148076
تعداد مطالب : 674
تعداد نظرات : 56
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


خرید گردنبند استقلال